۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰ - در تاریخ فوت فاضل بزرگ، شیخ عبدالله گیلانی(رحمهٔ الله علیه)

افسوس که صاحبدل دانا ز جهان رفت
نی نی غلطم، بلکه جهان را دل و جان رفت

پیرایه دِهِ صورت و آرایش معنی
مرآت دل و دیدهٔ صاحب نظران رفت

یکتاگهر بحر فضیلت که ز عزت
تا ساحل قدس، از صدف کون و مکان رفت

شد دوستیِ آل نبی کشتیِ نوحش
از موج خطر، در کنف امن و امان رفت

زین غمکده، تا مصطبهٔ قدس، خرامید
زین کلبهٔ ویرانه به روضات جنان رفت

بر خویش اگر جهل ببالد عجبی نیست
دانای زمن، فخر زمین، خیر زمان رفت

از خاک برآور سری، ای نخل خمیده
یک بار ببین، بی تو چه بر پیر و جوان رفت

نبود خبرت،گر ز دل خون شدهٔ ما
بنگر که چه از دیدهٔ خونابه فشان رفت

زین واقعهٔ صعب جهان را دل و جان رفت
زین غصّه ٔ جانکاه، ز دل تاب و توان رفت

چون مردمک چشم جهان بود ز عرفان
گفتم پی تاریخ که بینش ز میان رفت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹ - در تاریخ فوت اسوهٔ عارفان میر محمّد تقی رضوی خراسانی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱ - اندرز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.