هوش مصنوعی: این متن به توصیف شرایط سخت و گرمای طاقت‌فرسا در یک منطقه (احتمالاً هند) می‌پردازد که باعث رنجش و فرسودگی انسان‌ها و طبیعت شده است. شاعر از گرمای شدید، عرق کردن، و تأثیرات آن بر جسم و جان سخن می‌گوید و به ناامیدی و درماندگی در برابر این شرایط اشاره دارد. همچنین، به نابرابری و بخل فلک در دادن رحمت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و واژگان پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۴۳ - در مذمّت گرما

در جهنمکده هند که از تاب هوا
شعله ور چون پر پروانه بود، بال ملخ

دارد افسرده تو را، شعبده چرخ حزین
چه توان کرد کنون، ماهیت افتاده به فخ

بس که گرم است هوا، آید اگر دمسردی
می دهم گوش، زند بیهده چندان که زنخ

هرکسی را شطی از هر بن مویی جاریست
شاید ار سیل عرق، شوید ازین خاک، وسخ

نه همین جان اسیر، از تف ایام گداخت
تن هم از کاهش آلام، نحیف است چو نخ

روشنان فلکِ مجمره گردان بخیل
خنک آن دم، که نویسند برات تو به یخ
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲ - در ذمّ بعضی از اصحاب غرور
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴ - تضمین از سعدی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.