هوش مصنوعی:
شاعر در این غزل از عشق و محبت به معشوق سخن میگوید و از بیتوجهی او شکایت دارد. او معشوق را به کرم و رحمت فراوان توصیف میکند و امیدوار است که مورد لطف او قرار گیرد.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای سنین پایینتر چالشبرانگیز باشد.
شمارهٔ ۳۲۹
ای که بر دیدهٔ اغیار خرامی داری
یک ره، از ناز نگفتی که غلامی داری
از خمار من خونابه گسارت چه غم است؟
تو که از لعل لب خویش، مدامی داری
مثل خاصان نشماری من دل سوخته را
آخر ای ابر کرم، رحمت عامی داری
یک ره، از ناز نگفتی که غلامی داری
از خمار من خونابه گسارت چه غم است؟
تو که از لعل لب خویش، مدامی داری
مثل خاصان نشماری من دل سوخته را
آخر ای ابر کرم، رحمت عامی داری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.