هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از بی‌خوفی خود از آتش و مشکلات سخن می‌گوید و بر اهمیت می‌ی بی‌غش و تأثیر آن در دفع غم تأکید دارد. همچنین، شاعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره می‌کند و از توانایی خود در غلبه بر مشکلات می‌گوید.
رده سنی: 18+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و همچنین به موضوعاتی مانند شراب و مستی اشاره دارد که برای مخاطبان زیر 18 سال مناسب نیست.

شمارهٔ ۳۱

ما سمندر زادگان را شکوه از آتش نباشد
کِی ز آتش میگریزد هرکه در وی غش نباشد

گر کنند ایمن زهجرانم غم از نیران ندارم
بیمم از آن است ورنه باکم از آتش نباشد

بی غشم کن ساقیا از مِی که بسیار آزمودم
دفع غم را داروئی چون بادۀ بی غش نباشد

کی در او خاصیت آتش بود یا ذوق مستی
باده گر همرنگ با آن لعل آتش وش نباشد

سرو بستان پیش سرو قامت آن ماه پیکر
گر خرام کبک دارد همچنان دلکش نباشد

می توانم گویی از میدان غبارا در ربودن
توسن بخت ز پای افتاده گر سرکش نباشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن (رمل مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.