هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زبان یک بلبل در قفس صحبت می‌کند و از تنهایی و حسرت او برای آزادی و بازگشت به گلشن و بستان می‌گوید. شاعر از بلبل می‌خواهد که قفس تن را بشکند و به سوی آزادی پرواز کند. همچنین، اشاره‌ای به دام‌های دنیوی و محدودیت‌های زندگی مادی دارد و دعوت به رهایی از آنها می‌کند.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده مانند 'قفس تن' و 'گلشن' نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۱

ای بلبل جان چونی اندر قفس تنها
تا چند درین تنها مانی تو تن تنها

ای بلبل خوش الحان زان گلشن و زان بستان
چون بود که افتادی ناگاه بکلنجها

گویی که فراموشت گردیده درین گلخن
آن روضه و آن گلشن و آن سنبل و سوسنها

بشکن قفس تن را پس تنتن تن گویان
از مرتبه گلخن بخرام به گلشن ها

مرغان هم آوازت مجموع ازین گلخن
پرنده به گلشن شد بگرفته نشیمن ها

در پیش دام و دد معوا نتوان کردن
زین جای مخوف ایجان رو جانب مامنها

ای طایر افلاکی در دام تن خاکی
از بهر دوسه دانه وامانده خرمن ها

باری چو نمییاری بیرون شدن از قالب
بر منظره اش بنشین بگشاده روزنها

ای مغربی مسکین اینجا چه شوی ساکن
کانجاست برای تو پرداخته مشکن ها
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.