۲۹۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶

دلی که آینه روی شاهد ذات است
برون ز عالم نفی و جهان اثبات است

مجو که در ورق کاینات نتوان یافت
علامت و اثر آنچه بی علامات است

کسی نجست و نجوید ز لوح هر دو جهان
نشان و نام کسی که محو بالذات است

کسیکه در دو جهانش نه ذات و نه وهم است
وجود یافتنش نوعی از محالات است

مرا که عادت رسم و رسوم نیست پدید
چه داند آن که ورا رسم و راه و عادات است

مقام آنکه نباشد مقیم هیچ مقام
ورای منزلت و زینت و مقامات است

طریق آنکه ندارد بهیچ رَایی روی
نه سوی کوی خرابات و نی مناجات است

ره کسیکه به سر پای کرده است مدام
نه راه میکده و کعبه و خرابات است

کجا بوجد و بحالات سر فرود آورد
کسیکه حالت او نقد جمله حالات است

کسیکه هیچ ندارد ز نار و نور خبر
ورا نه بیم و نه امید و نار و جنات است

وجود مغربی اندر فضای همت اوست
چو پیش پرتو انوار مهر ذرّات است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.