هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از مولانا، با استفاده از استعاره‌های شراب و میخانه، به موضوع عشق الهی و رهایی روح از قید خودپرستی می‌پردازد. شاعر از موذن و صلای صبح به عنوان نماد بیداری روح یاد می‌کند و مخاطب را به سوی عشق حقیقی دعوت می‌نماید. کلید نجات و رستگاری در گرو رهایی از خود و پیوستن به معشوق ازلی دانسته شده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده مانند شراب و میخانه که نیاز به درک بالاتری از ادبیات عرفانی دارد. همچنین، این اشعار برای درک کامل نیاز به آشنایی با مفاهیم فلسفی و عرفانی دارند که معمولاً در سنین بالاتر قابل هضم هستند.

شمارهٔ ۵۵

سحرگهی که موذن بفالق الاصباح
صلای زنده دلان میدهد بخوان صلاح

تو رو به خانه خمار عاشقان آور
برای راحت روحت طلب کن از وی راح

کلید فتح دلِ اهل دل، بدست دل است
گشایشی طلب از وی که عنده مفتاح

از آنشراب که از دل همیبرد احزان
از آنشراب که درجان درآورد افراح

از آن مئی که ازو زنده است جان مسیح
از آن مئی که در اشباح دردمد ارواح

نجات هردو جهان را از آنشراب طلب
که اوست در دو جهان موجب نجات و نجاح

به پیش پرتو آن می چراغ فکر و خرد
چه پیش ضوء صباح است کوکب مصباح

بهر که ساقی ازین باده داد رست از خود
هرآنکه رست ز خود یافت در دو کَون فلاح

بیا و بر دل و بر جان مغربی می ریز
مئی که هیچ ملوث نمیکند اقداح
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.