هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، بیانگر احساسات شاعر نسبت به معشوق است که در هر لحظه به شکلی جدید جلوه می‌کند. شاعر از ناتوانی خود در درک کامل معشوق و وابستگی وجودی خود به او سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به تأثیر معشوق بر روح و جان شاعر دارد و چگونه عشق او را زنده نگه می‌دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۱۲۸

دیده وا گشته، به رویت نگرم
زانکه شایسته ی دیدار تو نبود نظرم

چون ترا هر نفسی جلوه به جنسی دگر است
هر نفس زان نگران در تو به چشمی دگرم

توئی از منظر چشمم نگران بر رخ خویش
که توئی مردمک دیده و نور بصرم

هرکه بی‌رسم و اثر گشت برویش پی برد
من بی‌رسم و اثر ناشده پی می‌نبرم

تا زمن هست اثر، از تو نیابم اثری
کاشکی در دو جهان هیچ نبودی اثرم

نتوان برسر کوی تو نمودن پرواز
تا ز اقبال تو حاصل نبود بال و پرم

بوی جانبخش تو همراه نسیم سحر است
زان سبب مرده ی انفاس نسیم سحرم

یار هنگام سحر بر دل ما کرد گذر
گفت چون جلوه کنان بر دل تو می گذرم

مغربی آینه ی دل ز غبار دو جهان
پاک بزدای که پیوسته در او می نگرم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.