هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر عشق عمیق و بی‌قید و شرط شاعر به معشوق است. شاعر با زیبایی‌های معشوق می‌ستاید و تأکید می‌کند که هیچ چیزی در جهان به پای عشق او و زیبایی معشوق نمی‌رسد. او از معشوق می‌خواهد که اگر چیزی بهتر از این عشق و زیبایی وجود دارد، به او بگوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عاشقانه عمیق و انتزاعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

شمارهٔ ۱۵۱

عشق من حسن ترا درخور اگر هست بگو
چون منت در دو جهان مظهر اگر هست بگو

منظری نیست ترا بِه ز‌دل و دیده من
زین دل و دیده نظر بهتر اگر هست بگو

غیر سودای تو اندر دل ما چیزی نیست
غیر سودای توام در سر اگر هست بگو

زیور حسن تو دایم نظر عشاق است
حسن را بهتر ازین زیور اگر هست بگو

بهتر از عشق من و حسن تو در عالم نیست
زین دو در جمله جهان بهتر اگر هست بگو

لشکر حسن تو غارتگر جان و دل ماست
بجز از لشکر او لشکر اگر هست بگو

کشور دل بتو دادم که توئی حاکم او
حاکمی جز تو در این کشور اگر هست بگو

غیر تو در دوجهان نیست دگر هیچ کسی
غیر تو در دوجهان، دیگر اگر هست بگو

مغربی پرتو خورشید تو عالم بگرفت
آفتابی چو تو در خاور اگر هست بگو
وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.