هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که به ستایش معشوق الهی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند آفتاب، نور و گنج، به توصیف جمال و کمال معشوق می‌پردازد و تأکید می‌کند که همه‌چیز در جهان بازتابی از اوست. همچنین، متن به وحدت وجود و رابطه‌ی عاشق و معشوق اشاره دارد.
رده سنی: 15+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد.

شمارهٔ ۱۸۰

ای آفتاب رویت هرسو فکنده تابی
وی از فروغ مهرت هر ذرّه آفتابی

از کیست قدر رویت چون نیست غیر تو کس
هر لحظه در لباسی هر لحمه در نقابی

ساقی و باده چون نیست الّا یکی پس از چه
در هر طرف فتاده مستی است از شرابی

دست تو در گل ما مهر تو در دل ما
نوریست در ظلامی، گنجی است در خرابی

چون کس نبود جز تو در عرصه دو عالم
کز وی کنی سوالی او را دهی جوابی

در آینه نظر کرد روی تو دید خود را
خویشتن درآمد هرلحظه در عتابی

با عکس خویش میگفت هر ساعتی حدیثی
با نفس خویش میکرد هر لحمه‌ای خطابی

ای آفتاب تابان در مغربی نظر کن
کز روی تست عکسی وز مهر توست تابی
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.