هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به ستایش معشوق و بیان حالات عاشقانه و روحانی می‌پردازد. شاعر از زیبایی‌های معشوق، سایه‌ی او بر ذرات هستی، و تأثیر وجودی او بر جان عاشق سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند پرواز روح، عشق الهی، و حضور معشوق در تمامی مراتب وجود اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی خواننده نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

شمارهٔ ۱۸۴

ای درخشان ز رخت مهر سپهر عالی
سایه ات از رخ ذرّات مبادا خالی

ما چو ذرّه همه در سایه خورشید توایم
بر مدار از سر ما سایه ز فارغ بالی

دلم از زلف تو پیوسته پریشان حالست
گرچه جمعست در آن جمع پریشان حالی

گرنه با غالیه از زلف تو بوئی بوده است
غالیا غالیه را کس نخریدس غالی

هم توظاهر شده در مملکت تفصیلی
هم تو مخفی شده در مرتبه اجمالی

هم توئی خوبی رخسار بتان مهوش
هم تو زیبائی زلف و قد و خط و خالی

قفس جسم کجا مانع پرواز شود
طایر جان کسی را که تو پر و بالی

ای ولی که آینه ی روی دلارام خودی
چونکه با تست دلارام چرا مینالی

مغربی با یقین روی نماید هردم
بگمانی تو مگر دیده از آن میمانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.