هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق به معشوق و رنج‌های فراق سخن می‌گوید. شاعر با اشاره به داستان‌های قرآنی مانند یوسف و خلیل، زیبایی معشوق را ستایش می‌کند و از درد دوری و بی‌تابی خود می‌نالد. او از عشق به عنوان نیرویی غیرقابل کنترل یاد می‌کند و آرزو می‌کند که تنها معشوق باقی بماند و همه چیز دیگر نابود شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی اشارات به داستان‌های قرآنی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر بدون توضیح واضح نباشد.

شمارهٔ ۶۲

از تو نتابم رخ ای نگار بمعبود
گر چو خلیلم بری بآتش نمرود

طلعت زیبا گر این بود که تو داری
قیمت یوسف کم از دراهم معدود

خواجه دهی پند من ز عشق وی اما
می نتوان گفت ترک عادت معهود

داغ فراقم گشود دیده دلا باش
تا دگر آید بدست دامن مقصود

جان بلب آمد فدای چشم تو ساقی
آبحیاتی از آندهان می آلود

برخی پروانه ام که تا بر معشوق
بال پر خویشتن بسوخت نیاسود

فکر دگر کن دلا که نوش لب یار
قوّت صبر من ار نکاست نیفزود

شمع وجودم گداخت غیرت اغیار
کاش تو بودی و هر چه غیر تو مفقود

خاک سر کوی تست کعبۀ دلها
زاهد بیچاره راه بیهده پیمود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.