هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد عشق، ناز معشوق، وصف جمال یار، و بی‌قراری عاشق سخن می‌گوید. شاعر از رنج عشق، ناتوانی در تحمل ملامت، و آرزوی دیدار معشوق می‌نالد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند قیامت، زهد، و بخشش الهی دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و عرفانی پیچیده است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و شناخت ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی مفاهیم مانند ناز و ملامت عشق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا نامناسب باشد.

شمارهٔ ۹۵

عاشق که رنج عشق نداند ز راحتش
گو باز گیر رحل اقامت ز ساعتش

گفتم قیامت است چو برخاست قامتش
غافل که تن بر این ندهد استقامتش

انصاف بر چنین قد دلجوی نازنین
زیبد که بار ناز کشی تا قیامتش

ای باد کاشیانۀ زلفش بهم زدی
باری خبر ده از دل ما و سلامتش

زاهد که بیگناه رود بر در کریم
ترسم بحشر سود نه بخشد ندامتش

ایدل بیا که خون تو کز وی نشان نبود
در چشم او معاینه بینم علامتش

مجنون که رو بجانب دشت جنون نهاد
چون ما نبود طاقت سنگ ملامتش

گو آسمان نواله بدون همتان دهد
ما را نیاز نیست بخوان کرامتش

نیرّ ملول شد دل تنگ از هوای ری
آمد بناله بختی صبر از اقامتش

هین رو ببارگاه شهنشاه طوس نه
و اهل بخاک ری همه سود و غرامتش

آنشاه تاجدار که شاهان روزگار
سایند سر بپای سریر اقامتش

تا سرو قامتش بسرت سایه میکند
سرباز سایپای و بکش بار قامتش
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.