هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق شدید و دردناک شاعر به معشوق سخن می‌گوید. شاعر از تأثیرات عمیق عشق بر دین و دل خود می‌گوید و از بیداد و ستم معشوق شکایت دارد. تصاویر شعری مانند آتش، گل‌ها (لاله و نسرین)، و عناصر طبیعت برای بیان احساساتش استفاده شده‌اند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه‌ی عمیق و گاه دردناک است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و استعاره‌های پیچیده ممکن است برای سنین پایین نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۱۱۷

ای صنم کز چشم کافر کیش بردی دین من
برخی سحرت که بستی چشم عالم بین من

زاتش عشقت دلم آئین زردشتی گرفت
دل ستی و سینه آتش خانۀ برزین من

گر بفروردین بروید لاله و نسرین بباغ
سالیانست از رخ او و لاله و نسرین من

بر نخواهد شد ز سر عشق من و بیداد او
من بمهرش خورده ام سوگند او بر کین من

گر بود این راست کز نسرین همی خیزد عبیر
نی عجب کز سوسن عنبر ریزد این نسرین من

همچو بوتیمار بر دور لبت کآب بقا است
تشه خواهد داد جان آخر دل مسکین من

سر چو بر بالین نهم با یاد آن روی چو گل
راست گوئی پشتۀ خاریست بر بالین من

نیرّا خونش بریزم در زمان از تیر آه
آسمان گر مهر بازد با مه و پروین من
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.