هوش مصنوعی:
متن بیانگر عشق و شوریدگی شاعر به معشوق و بهار است. شاعر خود را کافر عشق مینامد و سودای بتان را دین خود میداند. او از زاهد میخواهد که اگر دینی دارد، از حق نگذرد. همچنین، شاعر به فرا رسیدن بهار و فروردین اشاره میکند و از طبیبی یاد میکند که به بالینش آمده است.
رده سنی:
16+
متن حاوی مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'کافر عشقم' نیاز به درک بالاتری از مفاهیم ادبی و عرفانی دارند.
شمارهٔ ۹
کافر عشقم و سودای بتانم دین است
زاهد از حق مگذر دینی اگر هست این است
روز نوروز خط سبز و لب نوشین است
مژده ایدل که بهار آمد و فروردین است
بتمنای طبیبی که ببالین آمد
شب و روزم سر سودا زده بر بالین است
زاهد از حق مگذر دینی اگر هست این است
روز نوروز خط سبز و لب نوشین است
مژده ایدل که بهار آمد و فروردین است
بتمنای طبیبی که ببالین آمد
شب و روزم سر سودا زده بر بالین است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰ - قطعه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.