هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و دلبستگی خود به معشوق سخن میگوید. او از تأثیر نگاه و رفتار معشوق بر خود مینالد و بیان میکند که چگونه هر نگاه و حرکت معشوق، او را از عقل و دین دور کرده است. شاعر همچنین به حضور خود در کوچهٔ معشوق اشاره میکند و از تیغ عشق و رنجهای آن سخن میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند از دست دادن عقل و دین به خاطر عشق نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۳۱
از عنبرت غبار چو بر یاسمین نشست
شرمنده گشت نافه و در ملک چین نشست
شد خاک راه جمله تنم زان طمع که دید
آمد خدنگ ناز تو و بر زمین نشست
هر ناوکی که بر دلم از غمزهات نشست
از بهر بردن خرد و عقل و دین نشست
درکوی دوست این دل سرگشته صبح و شام
از بهر شام طره و صبح جبین نشست
گفتی که تیغ می کشم و می کشم تو را
بر درگه تو شاهدی از بهر این نشست
شرمنده گشت نافه و در ملک چین نشست
شد خاک راه جمله تنم زان طمع که دید
آمد خدنگ ناز تو و بر زمین نشست
هر ناوکی که بر دلم از غمزهات نشست
از بهر بردن خرد و عقل و دین نشست
درکوی دوست این دل سرگشته صبح و شام
از بهر شام طره و صبح جبین نشست
گفتی که تیغ می کشم و می کشم تو را
بر درگه تو شاهدی از بهر این نشست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.