هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از درد عشق و بیتوجهی معشوق شکایت میکند. او از نادیده گرفته شدن احساساتش، عدم درک دیگران از رنجهای درونیاش و سوالات بیپاسخ دربارهی رفتار معشوق مینالد. همچنین، به ناامیدی و تنهایی خود اشاره میکند و از این که کسی درد او را درک نمیکند، ابراز تاسف مینماید.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانهی عمیق و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند درد عشق و تنهایی نیاز به بلوغ عاطفی دارد.
شمارهٔ ۳۳
دلبرا در کشتن ما خود بگویی سود چیست
ور نخواهی کشتن از جور و ستم مقصود چیست
کس نمیپرسد ز احوال درون درد من
هم نمیپرسد یکی کین آه درد آلود چیست
زاهدا تا چند بر افعال ما منکر شوی
چون نمی دانی که اندر کار ما بهبود چیست
آه من میبینی و از سوز دل واقف نه ای
آتشی گر نیست پنهان خود بگو این دود چیست
جان همی کردم نثار اما همی ترسم که یار
گوید ای بی مایه رو این جان غم فرسود چیست
مدتی شد تا ز مژگان خون فشانم دم به دم
او نگفت ای شاهدی زین گریهات مقصود چیست
ور نخواهی کشتن از جور و ستم مقصود چیست
کس نمیپرسد ز احوال درون درد من
هم نمیپرسد یکی کین آه درد آلود چیست
زاهدا تا چند بر افعال ما منکر شوی
چون نمی دانی که اندر کار ما بهبود چیست
آه من میبینی و از سوز دل واقف نه ای
آتشی گر نیست پنهان خود بگو این دود چیست
جان همی کردم نثار اما همی ترسم که یار
گوید ای بی مایه رو این جان غم فرسود چیست
مدتی شد تا ز مژگان خون فشانم دم به دم
او نگفت ای شاهدی زین گریهات مقصود چیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.