هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از دلتنگی و عشق نافرجام خود میگوید. او با استفاده از تصاویر زیبایی مانند غنچه، لب گلرنگ، و ماهی در گرداب، احساسات درونی خود را بیان میکند. شاعر به دنبال آرامش و صفا است اما راهی پر از درد و رنج پیش رو دارد. او عشق را مانند نهنگی میداند که دلش را میبلعد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، ممکن است برخی از واژهها و ترکیبات برای مخاطبان کمسنوسال نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۸۹
به فکر سر دهانت چو غنچهام دل تنگ
گشاد کار بجویم از آن لب گل رنگ
ز قیل و قال مدارس چو پرده ای نگشود
شنو حکایت سوز درون ز رشته چنگ
صفای کعبه مقصود چون توانم یافت
به راه درد به بار گران و مرکب لنگ
چگونه جان ببرد شاهدی از این گرداب
دلش چو ماهی و عشق تو در پیش چو نهنگ
گشاد کار بجویم از آن لب گل رنگ
ز قیل و قال مدارس چو پرده ای نگشود
شنو حکایت سوز درون ز رشته چنگ
صفای کعبه مقصود چون توانم یافت
به راه درد به بار گران و مرکب لنگ
چگونه جان ببرد شاهدی از این گرداب
دلش چو ماهی و عشق تو در پیش چو نهنگ
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.