هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از دل‌برکندن از دنیا و تحمل بار غم عشق می‌گوید، و با تصاویر شاعرانه مانند صراحی و قدح خون، لعل لب معشوق، و مقایسه‌های زیبا مانند سرو و خورشید، احساسات خود را بیان می‌کند. او از شرمندگی در برابر معشوق و عشق بی‌پایان خود می‌نالد و در نهایت، عشق را بالاتر از مقام شاهان می‌داند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های شاعرانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'قدح خون' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۹۰

دل ز کار و بار عالم سر به سر برکنده ام
میکشم بار غمت از جان و دل تا زنده ا م

گر چه می گرددد صراحی دمبدم بر جان من
چون قدح خونم خورد آن لعل من در خنده ام

نی شکر اشکسته شد آنگه ز لعلت کام یافت
زین سبب اشکستگان را از دل و جان بنده ام

سرو را نسبت به قدش کرده‌ام از راستی
از قدش با همت کوتاه خود شرمنده ام

چشم خواب آلود از سر گفته‌ام نرگس ولیک
همچو او من هم ز خجلت سر به پیش افکنده ام

تا شعاع آفتاب طلعتش بر من بتافت
در [ میان ] از تاب خورشید رخش تابنده‌ام

شاهدی تا واصله وصل تو بر جان وصل کرد
خلعت شاهان ندارد قدر پیش جنده ام
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.