۲۴۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۶

آن جان من و روان مردم
خون کرد روان ز جان مردم

چشم سیهش ز عین مستی
شد فتنه خاندان مردم

ذکر لب لعل شکرینش
شیرین شده بر زبان مردم

پیوسته خیال خال خطش
در دیده خون فشان مردم

ای شاهدی ار تو چشم داری
در دیده بجو نشان مردم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.