هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غمگین است که در آن شاعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. او از زیبایی معشوق و تأثیر آن بر طبیعت (مانند خجالت کشیدن لاله از گونه‌های گلگون معشوق) و همچنین از دردهای عشق (مانند سوختن جان و شبیخون غم) یاد می‌کند. شاعر تلاش می‌کند تا سوز درون را پنهان کند، اما آه او شعله‌ای به بیرون می‌زند. در پایان، او از شاهدی (شمع) سخن می‌گوید که هم نشانه‌ای از داغ دل اوست و هم از اشک‌های خونینش سرخ شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و غمگین است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم عمیق عرفانی یا عشقی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰۶

گویا بگذشتی ز چمن با رخ گلگون
کز گونه تو لاله خجل گشت و دگرگون

زنجیر بود چاره دیوانه ولیکن
ماییم که گشتیم به زنجیر تو مجنون

خطت سپه زنگ چو می برد سوی روم
بر جان من سوخته آورد شبیخون

گفتم که بپوشم مگر این سوز درون را
با آه چه گویم که زند شعله به بیرون

این زرد رخ شاهدی داغ دل ما بود
هم سرخ شد ای شاهدی از دیده پرخون
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.