۲۵۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۹

تا مردمک دیده من حسن تو دیده
دیگر رقمی از اثر خواب ندیده

با نور رخت مجلس ما ساز منور
ای چشم و چراغ من و ای نور دو دیده

از باغ جمال تو خجل گشته ریاحین
تا خط تو بر گرد گل و لاله دمیده

آیا برسد بر اثر نعل سمندت
این خیل سرشکم که همه عمر دویده

اندر عجبم زاهد آن چشم که شیران
از سهم خدنگ مژه‌اش جمله رمیده

منکر مشو ای شیخ ز افغان دل چنگ
هست از رگ جان ناله آن پیر خمیده

ای شاهدی از نظم تو جانها به سماعند
زیرا که بود میوه خوش طعم رسیده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.