۲۶۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۰

بگو به یار که کاشانه که می پرسی
منم خراب تو ویرانه که می پرسی

حدیث زلف تو امشب حکایتی است دراز
تو خابناک ز افسانه که می پرسی

منم که خلوت دل کردم از غم آبادت
تو از غم که و غمخوانه که می پرسی

ز جام عشق تو خلق جهان همه مستند
تو از تواضع مستانه که می پرسی

گدای کوی تو شد شاهدی و شاهی یافت
بگو دگر در شاهانه که می پرسی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.