هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از فراموشی و بیداد معشوق یا دوست است. شاعر از دوری و بی‌وفایی گله می‌کند و تأثیرات منفی این دوری را بر زندگی خود توصیف می‌نماید. همچنین، اشاره‌ای به ظلم روزگار و از دست دادن وطن دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاطفی عمیق، درد و رنج عاشقانه، و اشاره به ظلم و بی‌عدالتی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد. درک کامل این مفاهیم نیاز به بلوغ عاطفی و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۵۴

رفته‌رفته رفتم از یادت ببین احوال چیست
دور گشتم تا کنم شادت ببین احوال چیست

داده‌ام تا دل به بیدادت ببین احوال چیست
هیچ‌گه نگذشتم از یادت ببین احوال چیست

شرط دلداری و رسم مهر و حق دوستی
حب دنیا برد از یادت ببین احوال چیست

من گرفتم صیدگاه توست عالم عاقبت
می‌کشد در دام صیادت ببین احوال چیست

هر چه هست از صنع نقاش است چشمی باز کن
تا بدانی چیست ایجادت ببین احوال چیست

تیغ کین بگذار از کف کاین دل بی‌کینه‌ام
زخم‌ها دارد ز بیدادت ببین احوال چیست

عاقبت قصاب ظلم خصم و جور روزگار
از وطن برکند بنیادت ببین احوال چیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.