هوش مصنوعی: این شعر از عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از درد عشق، جفا، و ناکامی‌های خود می‌نالد و از زیبایی و تأثیر معشوق بر دلش یاد می‌کند. همچنین، اشاراتی به مفاهیمی مانند وفا، صفا، و رنج‌های عاشقانه دارد.
رده سنی: 16+ متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و رنج‌های عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال نامفهوم یا سنگین باشد. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'خون صد همچو تویی بی‌سروپا ریخته است' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

شمارهٔ ۷۷

کوی یار است و به هر گوشه بلا ریخته است
پا به هرجا که نهی خار جفا ریخته است

دردم از سستی اقبال به درمان نرسد
که نه بهر دل هر خسته دوا ریخته است

تا قیامت دمد از تربت او مهر گیاه
بر دل هر که غمت تخم وفا ریخته است

زنگ از دل کشش مهر تو برداشته است
عارضت بر رخ آیینه صفا ریخته است

ظارهاً آنکه بدین گونه بیاراست تو را
جای نظاره به چشم تو حیا ریخته است

نشکند گر قدح باده سبو می‌شکند
به شکست دل ما سنگ جفا ریخته است

نمکی را که فلک نایدش از عهده برون
لبت آورده و بر دیده ما ریخته است

این نگاری است که در هر سر راهی قصاب
خون صد همچو تویی بی‌سروپا ریخته است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.