۱۶۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۵۹

ای خرم آن زمان که بود یار در کنار
گل در کنار باشد و اغیار در کنار

جامی به کنج خلوت و گردیده مست عشق
سر در میان فتاده و دستار در کنار

سجاده را فکنده و بگرفته دامنش
تسبیح را نهاده چو زنّار در کنار

با دوست راز درد شب هجر درمیان
جز وی کتاب و مخزن و اسرار در کنار

چندین هزار گوهر توحید بر زبان
سیل سرشگ و دیدهٔ خون‌بار در کنار

جزو سیاه‌ نامه اعمال در بغل
امّید جرم‌پوشی دادار در کنار

یا رب شود نصیب از این‌ها که گفته‌اند
قصاب را از آن همه یک‌بار در کنار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.