۱۷۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۶۹

ای که خاک آستانت سجده‌گاه عاشقان
خشت و فرش بارگاهت مهر و ماه عاشقان

سر به تاج قیصر و خاقان نمی‌آرد فرو
در سریر خاکساری شب‌کلاه عاشقان

گم شود خورشید از کثرت به زیر دست و پا
چون برون آیند در محشر سپاه عاشقان

کشتگان ناز او را شاهدی در کار نیست
چهره زرد است در محشر گواه عاشقان

تا به کی خواهی شکستن خاطر قصاب را
جان من پرهیز کن از تیر آه عاشقان
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۶۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.