هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حضور معشوق و تأثیر عمیق آن بر شاعر سخن میگوید. شاعر از دیدار معشوق و جمال او به وجد آمده و این حضور را برتر از هر نعمت بهشتی میداند. او از تأثیرات روحانی و عاطفی این دیدار بر دل و جان خود میگوید و حتی زاهد را به خاطر انتخاب بهشت بر خدمت معشوق، نکوهش میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه پیچیده است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق الهی و مقایسههای عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۴۲
دوش از حضور تو دل ما خوش سرور داشت
وز منظر تو چشم نظر باز نور داشت
در کنج این خرابه دلم با تو ای پری
نی آرزوی روضه نه سودای حور داشت
بر خدمت تو صحبت حور بهشت را
زاهد از آن گزید که عقلش قصور داشت
چون دیده دید ماه جمالت زیاده شد
مهری که با تو جان ستمکش ز دور داشت
از پرتو تجلی انوار عارضت
هم دیده روشنائی و هم دل سرور داشت
شب تا سحر ز شام خط و صبح عارضت
خاطر همان حکایت موسی و طور داشت
در حلقه های زلف پریشان دلکشت
تا بامداد حلقه دلها حضور داشت
می یافت گوش جان من از صوت دلگشت
آن لذتی که نغمه صاحب زبور داشت
امروز حاسدان تو در ماتمند از آنک
با تو حسین دلشده دوشینه سور داشت
وز منظر تو چشم نظر باز نور داشت
در کنج این خرابه دلم با تو ای پری
نی آرزوی روضه نه سودای حور داشت
بر خدمت تو صحبت حور بهشت را
زاهد از آن گزید که عقلش قصور داشت
چون دیده دید ماه جمالت زیاده شد
مهری که با تو جان ستمکش ز دور داشت
از پرتو تجلی انوار عارضت
هم دیده روشنائی و هم دل سرور داشت
شب تا سحر ز شام خط و صبح عارضت
خاطر همان حکایت موسی و طور داشت
در حلقه های زلف پریشان دلکشت
تا بامداد حلقه دلها حضور داشت
می یافت گوش جان من از صوت دلگشت
آن لذتی که نغمه صاحب زبور داشت
امروز حاسدان تو در ماتمند از آنک
با تو حسین دلشده دوشینه سور داشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.