هوش مصنوعی:
در روز عاشورا، مردم حلب و باب انطاکیه گرد هم میآیند و برای خاندان امام حسین(ع) عزاداری میکنند. آنها از ظلمهایی که توسط یزید و شمر بر این خاندان روا شده، یاد میکنند و ناله و نوحه سر میدهند. در این میان، یک شاعر غریب وارد میشود و از مردم درباره دلیل این عزاداری میپرسد. یکی از افراد به او توضیح میدهد که این عزاداری برای امام حسین(ع) است و او را به عنوان یک فرد ناآگاه خطاب میکند.
رده سنی:
16+
این متن به موضوعات مذهبی و تاریخی مانند واقعه عاشورا و عزاداری برای امام حسین(ع) میپردازد که ممکن است برای کودکان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان شعر و ادبیات قدیمی ممکن است برای نوجوانان و بزرگسالان جذابتر و قابل فهمتر باشد.
بخش ۲۳ - تشبیه مغفلی کی عمر ضایع کند و وقت مرگ در آن تنگاتنگ توبه و استغفار کردن گیرد به تعزیت داشتن شیعهٔ اهل حلب هر سالی در ایام عاشورا به دروازهٔ انطاکیه و رسیدن غریب شاعر از سفر و پرسیدن کی این غریو چه تعزیه است
روزِ عاشورا همه اَهْلِ حَلَب
بابِ اِنْطاکیّه اَنْدَر تا به شب
گِرْد آید مَرد و زَن جَمعی عَظیم
ماتَمِ آن خانْدان دارد مُقیم
ناله و نوحه کُنند اَنْدَر بُکا
شیعه عاشورا برایِ کَربَلا
بِشْمُرَند آن ظُلْمها و اِمْتِحان
کَزْ یَزید و شِمْر دید آن خاندان
نَعْرههاشان میرَوَد در وَیْل و وَشْت
پُر هَمیگردد همه صَحرا و دشت
یک غریبی شاعری از رَهْ رَسید
روزِ عاشورا و آن اَفْغان شَنید
شهر را بُگْذاشت و آن سوی رایْ کرد
قَصْدِ جُست و جویِ آن هَیْهای کرد
پُرسْ پُرسانْ میشُد اَنْدَر اِفْتِقاد
چیست این غَم؟ بر کِه این ماتَم فُتاد؟
این رئیسِ زَفْت باشد که بِمُرد
این چُنین مَجْمَع نباشد کارِ خُرد
نامِ او وَ الْقابِ او شَرحَم دَهید
که غَریبَم منْ شما اَهْلِ دِهید
چیست نام و پیشه و اَوْصافِ او؟
تا بگویم مَرثیه زَ الْطافِ او
مَرثیه سازم که مَردِ شاعرم
تا ازین جا بَرگ و لالَنْگی بَرَم
آن یکی گُفتَش که هی دیوانهیی
تو نهیی شیعه عَدوِّ خانهیی
روزِ عاشورا نمیدانی که هست
ماتَمِ جانی که از قَرنی بِهْ است؟
پیشِ مؤمن کِی بُوَد این غُصّه خوار؟
قَدْرِ عشقِ گوش عشقِ گوشْوار
پیشِ مؤمن ماتَمِ آن پاکْروح
شُهرهتَر باشد زِ صد طوفانِ نوح
بابِ اِنْطاکیّه اَنْدَر تا به شب
گِرْد آید مَرد و زَن جَمعی عَظیم
ماتَمِ آن خانْدان دارد مُقیم
ناله و نوحه کُنند اَنْدَر بُکا
شیعه عاشورا برایِ کَربَلا
بِشْمُرَند آن ظُلْمها و اِمْتِحان
کَزْ یَزید و شِمْر دید آن خاندان
نَعْرههاشان میرَوَد در وَیْل و وَشْت
پُر هَمیگردد همه صَحرا و دشت
یک غریبی شاعری از رَهْ رَسید
روزِ عاشورا و آن اَفْغان شَنید
شهر را بُگْذاشت و آن سوی رایْ کرد
قَصْدِ جُست و جویِ آن هَیْهای کرد
پُرسْ پُرسانْ میشُد اَنْدَر اِفْتِقاد
چیست این غَم؟ بر کِه این ماتَم فُتاد؟
این رئیسِ زَفْت باشد که بِمُرد
این چُنین مَجْمَع نباشد کارِ خُرد
نامِ او وَ الْقابِ او شَرحَم دَهید
که غَریبَم منْ شما اَهْلِ دِهید
چیست نام و پیشه و اَوْصافِ او؟
تا بگویم مَرثیه زَ الْطافِ او
مَرثیه سازم که مَردِ شاعرم
تا ازین جا بَرگ و لالَنْگی بَرَم
آن یکی گُفتَش که هی دیوانهیی
تو نهیی شیعه عَدوِّ خانهیی
روزِ عاشورا نمیدانی که هست
ماتَمِ جانی که از قَرنی بِهْ است؟
پیشِ مؤمن کِی بُوَد این غُصّه خوار؟
قَدْرِ عشقِ گوش عشقِ گوشْوار
پیشِ مؤمن ماتَمِ آن پاکْروح
شُهرهتَر باشد زِ صد طوفانِ نوح
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۲۲ - تفسیر قوله علیهالسلام موتوا قبل ان تموتوا بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی کی ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما
گوهر بعدی:بخش ۲۴ - نکته گفتن آن شاعر جهت طعن شیعه حلب
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.