۱۶۹ بار خوانده شده
و هُوَ شیخ فرید الدین الملقب به شکرگنج. از اکابر اصفیا و اماجد اولیاء. در رهنمایی دین حقه فرید و در توحید و تفرید وحید و جناب شیخ نظام اولیا وی را مرید خود از اعاظم سلسلهٔ علیهٔ چشتیه و ارادت به خواجه قطب الدین بختیار کاکی داشته و خواجهٔ مذکور مرید شیخ معین الدین حسن سجزی بوده و سلسلهٔ ایشان به سلطان العرفا ابراهیم ادهم قدّس سرّه منتهی میشود و سلطان مرید حضرت امام همام محمد باقر علیه الصّلوة و السّلام بوده. غرض، از آن جناب است:
هر سحرگه بر درت سر میزنم
بر طریق دوستان در میزنم
همچو مرغ نیم بسمل پیشِ تو
در میان خاک و خون پر میزنم
رباعی
شب نیست که خون دل غمناک نریخت
روزی نه که آبروی من پاک نریخت
یک شربت آب خوش نخوردم هرگز
کان باز ز راه دیده بر خاک نریخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
هر سحرگه بر درت سر میزنم
بر طریق دوستان در میزنم
همچو مرغ نیم بسمل پیشِ تو
در میان خاک و خون پر میزنم
رباعی
شب نیست که خون دل غمناک نریخت
روزی نه که آبروی من پاک نریخت
یک شربت آب خوش نخوردم هرگز
کان باز ز راه دیده بر خاک نریخت
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:بخش ۱۱۵ - غیری کرمانی
گوهر بعدی:بخش ۱۱۷ - فقیر دهلوی عَلَیهِ الرَّحمةِ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.