۱۷۱ بار خوانده شده

بخش ۱۴۲ - مرشدی زواره‌ای

اسمش مولانا محمد، اصلش از قصبهٔ زَواره و آن از مضافات اردستان از بلوکات اصفهان. از سالکان مسالک حقیقت و مالکان ممالک طریقت، و برادر مولانا سپهری زواره‌ای است. در سنهٔ ۱۰۳۰ وفات یافت. این رباعیات از اوست:

نقش خم ابروی ترا در محراب
عکسِ لبِ میگون ترا در میِ ناب

زاهد چو بدید بی خود آمد به سجود
می‌خواره چو یافت مست گردید و خراب
٭٭٭

در مذهب عشق علم و دانش رندی است
دانشمندی مایهٔ هر خرسندی است

یک چهره ز روی عجز بر خاکِ نیاز
بهتر ز هزار گونه دانشمندی است
٭٭٭

من دل به غم تو بسته دارم ای دوست
دردِ تو به جان خسته دارم ای دوست

گفتی به دل شکسته ما نزدیکیم
من نیز دلی شکسته دارم ای دوست
٭٭٭

ما نفس خسیس را ملامت کردیم
در بقعهٔ نیستی اقامت کردیم

از نیک و بد زمانه یک سو رفتیم
وز خلق کناره تا قیامت کردیم
٭٭٭

گاهی ز لب تو همچو می در جوشم
وز چشم تو گه چو می کشان مدهوشم

در ذکر توام اگر دمی گویایم
در فکر توام گر نفسی خاموشم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۱۴۱ - مشفقی دهلوی
گوهر بعدی:بخش ۱۴۳ - مغربی تبریزی قُدِّسَ سِرُّهُ
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.