هوش مصنوعی:
متن به رابطهی عمیق بین روح، عشق و هستی میپردازد. شجرۀ روح ثمرۀ عشق را میآورد و این ثمره بهصورت آتش ظاهر میشود که نه میسوزاند و نه سازگار است. عشق و روح بههم پیوستهاند و فقدان ثمره (عشق) موجب نابودی شجرۀ روح میشود. در پایان، متن اشاره میکند که برای شنیدن ندای الهی (اِنَّنی اَنَااللّه)، باید از خودگذشتگی کرد و بهسوی حقیقت حرکت نمود.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مباحث انتزاعی دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای خوانندگان جوان دشوار باشد.
فصل ۱۸
از شجرۀ روح ثمرۀ عشق پدید آمد شجره در کار ثمره شد همانا روح مشتاق آن عاشق صادق در فضای عالم هستی نظرۀ شجره دید ثمرۀ او آتش انَسَ مِنْ جانِبِ الطّورِ ناراً، آمد ناموس اکبر که جاسوس این معنی است ازولایت خود تفحص آن میکرد بدیدۀ ملکی بدید که آن شجرۀ روح اوستو آن ثمرۀ عشق آن، آتش که ثمره مینماید هم از درخت روح او سر بر زده است از آنست که نه او را میسوزد و نه با او میسازد و آنچه گفتهاند که ازمیوه درخت آمد اما میوه باز بر درخت نیامد برای این معنی گفتهاند یعنی اگر این آتش شجرۀ روح را بسوزد عشق تواند که از نظر رحمت معشوق در فضای قضا شجرۀ دیگر نشاند. اما اگر شجرۀ روح مر ثمره را گم کند زود باشد که صرصر غیرت آن درخت را از بیخ برآرد چون بی ثمره بود دوام وجودش بتجدد مثل او میسر نشود زیرا که شجره را ثمره بباید تا بواسطۀ او بعد عدم او مثل او پدید آید و این معنی بوالعجبست. ای برادر اگر آن شجرۀ روح او نبودی و آن ثمرۀ عشق نبودی خطاب اِنَّنی اَنَااللّه کی درست آمدی زیرا که عشق روا بود که از درخت جان عاشق مر عاشق را بخود خواندو این ندا هم ازو بدو رساند که اِنَّنی اَنَااللّه.
خواهی که سخن ز جان آگه شنوی
و اسرار درونی شهنشه شنوی
کم گرد ز خویش تا تو از هستی خود
بیخود همه اِنَّنی اَنَا اللّه شنوی
خواهی که سخن ز جان آگه شنوی
و اسرار درونی شهنشه شنوی
کم گرد ز خویش تا تو از هستی خود
بیخود همه اِنَّنی اَنَا اللّه شنوی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:فصل ۱۷
گوهر بعدی:فصل ۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.