هوش مصنوعی: متن درباره سعادت باز (شکاری) است که روزی تصور می‌کند صیادش او را می‌گیرد، چشم‌هایش را می‌دوزد و شکار کردن را به او می‌آموزد. سپس این تصور به واقعیت تبدیل می‌شود و مردم او را بر ساعد پادشاه می‌بینند. به این ترتیب، هیچ روزی برای باز مبارک‌تر از روزی نیست که صیادش او را بگیرد و او از خود بگذرد. این متن حاوی رمزی شگفت‌انگیز است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و تمثیلی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن نیاز دارد. همچنین، برخی عبارات مانند 'چشم‌هایش بدوزد' ممکن است برای مخاطبان جوان تر نامفهوم یا ناخوشایند باشد.

فصل ۱۵۶

سعادت باز آن روز تصور کند که صیادش بگیرد و چشمهایش بدوزد و شکارش بیاموزد و بتحقیق آنگاهمتصور گردد و پدید آید که خلائق او را برساعد پادشاه بینند بدین نسبت هیچ روزی که بربازگذرد مبارکتر از آن روز نبود که صیادش بگیرد و او دل از خود برگیرد و این رمزی بوالعجب است.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فصل ۱۵۵
گوهر بعدی:فصل ۱۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.