۱۸۳ بار خوانده شده
شیخ ابوسعید قدس اللّه روحه العزیز در طوس بود و شیخ چون برون میآمد استاد ابوبکر بوداع با شیخ بیرون آمد، شیخ او را هرچند باز میگردانید باز نمیگشت، شیخ گفت باز باید گشت. استاد گفت ای شیخ بیراه آوردی باز نخواهیم گشت گفت از راه تدبیر برخیز و بر راه تقدیر نشین.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۴
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.