۱۴۸ بار خوانده شده

حکایت شمارهٔ ۳۳

روزی شیخ در نشابور مجلس می‌گفت و شیخ ابوالقسم قشیری حاضر بود و هم در آنروز او را دعویی بود بآسیایی در دیه حسین آباد. روستاییی دعوی می‌کرد و او می‌گفت آن منست. مقری در مجلس شیخ می‌خواند لِمنْ المُلک الیَوم. شیخ ما گفت با منت راست است، با استاد امام راست کن کی می‌گوید آسیای حسین آباد ازآن منست.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.