هوش مصنوعی:
شیخ در حال عبور از کوچهای در نشابور بود که زنی خاکستر از بام به روی او ریخت. با وجود ناراحتی همراهان، شیخ با آرامش گفت که اگر کسی مستحق آتش بود، باید به خاکستر قناعت کند و شکرگزار باشد. این سخن باعث آرامش جمع و تأثر آنها شد.
رده سنی:
همه سنین
این متن دارای پیام اخلاقی و عرفانی سادهای است که برای تمام سنین قابل درک و الهامبخش است. هیچ محتوای نامناسب یا پیچیدهای ندارد و میتواند برای آموزش صبر و قناعت به کودکان و نوجوانان نیز استفاده شود.
حکایت شمارهٔ ۳۴
آوردهاند کی شیخ روزی در نشابور با جمعی بسیار بکویی میرفتند، زنی پارۀ خاکستر از بام مینداخت، بعضی از آن بر جامۀ شیخ افتاد، شیخ از آن متأثر نگشت. جمع در اضطراب آمدند و خواستند کی حرکتی کنند با صاحب خانه. شیخ ما گفت آرام گیرید! کسی کی مستوجب آتش بود با او بخاکستر قناعت کنند، بسیار شکر واجب آید. جملۀ جمع را وقت خوش گشت و هیچ آزاری به کسی نرسانیدند و بسیار بگریستند.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۳۳
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.