هوش مصنوعی:
شیخ بوسعید در خانقاه خود نشسته بود که سید اجل نشابور به دیدار او آمد و کنارش نشست. سپس شیخ بوالعباس شقانی وارد شد و شیخ بوسعید او را بالاتر از سید اجل نشاند. این کار باعث ناراحتی سید شد. شیخ بوسعید در پاسخ گفت که دوستی با سید به خاطر پیامبر (ص) است، اما دوستی با دیگران به خاطر خداوند است.
رده سنی:
12+
متن دارای مفاهیم عرفانی و اخلاقی است که برای درک بهتر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و شناختی دارد. همچنین، استفاده از داستانهای آموزنده برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است.
حکایت شمارهٔ ۴۶
یک روز شیخ بوسعید قدس اللّه روحه العزیز در خانقاه خویش نشسته بود سید اجل نشابور به سلام شیخ آمده بود و در پهلوی شیخ نشسته بود. شیخ بوالعباس شقانی درآمد،شیخ او را زبر دست سیداجل بنشاند. سید از آن بشکست، پس شیخ روی بوی کرد و گفت ای سید شما را کی دوست دارند برای مصطفی دوست دارند و اینان را کی دوست دارند برای خدای دوست دارند.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۴۵
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.