هوش مصنوعی:
شیخ هر جمعه حسن را نزد خواجه حمویه میفرستاد تا با او گفتگو کند و پیغامی برساند، که خواجه از این توجه خوشحال میشد. یک روز سرد زمستانی، شیخ به دلیل مشغله، حسن را فرستاد تا به خواجه بگوید: «امروز روز سردی است» و این نشانهای از توجه شیخ بود تا خواجه نرنجد.
رده سنی:
14+
متن دارای مفاهیم عمیق اجتماعی و اخلاقی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، استفاده از زبان کلاسیک و ظرافتهای ارتباطی برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است.
حکایت شمارهٔ ۵۴
آوردهاند کی شیخ هر روز آدینه حسن را بر خواجه حمویه فرستادی، او را بپرسیدی و بوی پیغام دادی و سخنی گفتی و خواجه حمویه بدان خوش دل بودی و مفاخرت نمودی. یک روز آدینه در زمستان روزی عظیم سرد بود و شیخ را مهمی در پیش بود. شیخ حسن را بخواند و گفت به نزدیک خواجه حمویه رو و او را سلام گوی و بگوی کی امروز سرد روزی است. در چنین روزی بدین سخن تفقد او فرو نگذاشت تا نباید کی دل او برنجد کی شیخ در سرما از ما یاد نیاورد.
تعداد ابیات: ۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.