۱۷۷ بار خوانده شده

حکایت شمارهٔ ۸۸

خواجه بوالفتح شیخ گفت کی شیخ قدس اللّه روحه العزیز در نشابور بود یکروز به بستقان می‌شد و خواجه علی طرسوسی با شیخ ما بهم بود، شیخ در راه می‌گفت: اللّهم اجعلنی من الاقلین. چون ببستقان رسیدند خواجه علی از شیخ پرسید که درین راه بر لفظ شیخ بسیار می‌رفت که اللّهم اجعلنی من الاقلین. شیخ گفت خداوند تعالی می‌گوید: وَقَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُور ما می‌خواستیم که ازآن قوم باشیم کی شکر نعمت او بجای آریم.
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حکایت شمارهٔ ۸۷
گوهر بعدی:حکایت شمارهٔ ۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.