۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۱

شیخ را درویشی گفت یا شیخ دعایی در کار ما کن. شیخ ما گفت هیچ کار را مشاییاکی شایستۀ هر کار که گشتی در بند آن ماندی و آن حجاب تو گشت از خدای تو، قاعدۀ بندگی برنیستی است تا ذرۀ اثبات در صفات تو می‌ماند حجاب می‌ماند. اثبات صفات خداوند است ونفی صفات بنده. موسی گفت فَارسِلْ اِلی هرُون نه از نبوت می‌گریخت ولکن نفی را ذوق یافته بود می‌گفت ما را هم درین نیستی بگذار که از بود خود سیر گشته‌ایم و بلاهای بسیار کشیده‌ایم، گفتند نبوت را نفی خلقیت می‌باید کی رسول صلی اللّه علیه و سلم همچنین گفت در غار کی یا جبرئیل ما را همچنین بی سر و پای بگذار و او می‌گفت اِقَرأ واو می‌گفت اَنا لَستُ بِقاریءٍ اینجا بزرگان و دنیاداران هستند ازمزدور خدیجه و یتیم بوطالب چه می‌خواهی؟

سودت نکند بخانه در بنشستن
دامنت بدامنم بباید بستن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.