هوش مصنوعی: در این داستان، شیخ بوسعید با مریدانش از کنار آسیابی می‌گذرد و از حرکت ظاهرا متناقض سنگ آسیاب (تیز اما آهسته) متحیر می‌شود. او به مریدانش درس‌های عرفانی می‌دهد: دنیا مانند دامی برای یک دانه است، انسان باید مانند سنگ آسیاب باشد (با وجود سختی، نرمی پیشه کند)، از تعلقات دنیوی سبکبال شود، و با کم‌خواهی به یقین برسد. متن بر اهمیت ریاضت نفس، دوری از هوای نفس و سلوک عرفانی تأکید دارد.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی مانند ریاضت نفس، سبکبالی روح و نقد دنیادوستی نیاز به درک انتزاعی و تجربه زندگی دارد که برای مخاطبان کودک مناسب نیست. همچنین استفاده از استعاره‌های پیچیده (مثل سنگ آسیاب) برای نوجوانان بالای 15 سال و بزرگسالان قابل درک‌تر است.

بخش ۴ - حکایت

قصه خوانی بر سر حرفم رسید
گفت روزی شیخ عالم بوسعید

با مرید چند بیرون شد بگشت
از قضا برآسیائی برگذشت

در تحیر ماند از آن سرگشتگی
با همه تیزی بدان آهستگی

با مریدان گفت پس رازی نهفت
با من این سنگ از زبان حال گفت

کاین همه دام از پی یک دانه چیست
همچو او باش این همه افسانه چیست

با همه سرگشتگی باری به پشت
میدهم نرم ارچه میابم درشت

گر گرانی باشدم از یار خویش
هم سبک روحم من اندر کار خویش

ای دل سنگین، گران جانی مکن
کار جانبازان به نادانی مکن

کم زنی را پیشه کن در راه دین
کم زنی بیش از همه یابی یقین

کمتر از کم شو اگر داری خبر
این طریق کاملانست ای پسر

گر تو را با کار خود کاری بدی
طاعت صد ساله زناری بدی

بی نیازی بر نتابد بود تو
تاب این آتش ندارد عود تو

از تو بدمستی نمی باید تو را
زانکه دع نفسک همی آید تو را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۳ - در بیان معرفت و نصیحت گوید
گوهر بعدی:بخش ۵ - در بیان معرفت عشق و تحقیق آن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.