۲۰۹ بار خوانده شده

بخش ۲۴ - در بیان قبض و بسط میفرماید

در محبت چون زدی گام نخست
قبض و بسط از گردش احوال تست

هر فتوحی کز بر جانان رسد
بیدلان را مژده ی درمان رسد

بشکفد گلها ز باغ خوشدلی
روی دل گردد ز انده صیقلی

دل ز شادی چون شود مست و خراب
نفس را بوئی رساند از شراب

شرط باشد هر که میگیرد بدست
خاک را از جرعه ای سازند مست

نفس را از جرعه آرد در خوشی
دست بردارد ز بهر سرکشی

عزت عشقش کشد در پیچ و خم
آن همه شادی بدل گردد به غم

قسم او گردد ز باغ روزگار
هرگلی را بر جگر صد گونه خار

نفس گل را باشد این معنی عیان
مرغ دل را برتر آمد آشیان

راست پرسی این همه هستی تست
این همه درد سر از مستی تست

این سر پر درد را گر آگهی
در گریبان فناکش تا رهی

نیستی جولانگه اهل دلست
شاهراهِ عاشقان کاملست

جان عاشق دوست را طالب شود
نور حق باهستیش غالب شود

گفت مردی کاندرین ره کاملست
نیستی راهست و هستی منزلست

ره مخوفست ای غریب هر دری
جهد میکن تا ازین ره بگذری

چون فنا گردی فنا اندر فنا
از بقای حق رسی اندر بقا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:بخش ۲۳ - در بیان قرب و بعد و کیفیت آن
گوهر بعدی:بخش ۲۵ - در بیان توفیق و شوق احوال میفرماید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.