هوش مصنوعی: این شعر به توصیف ویرانی و غم ناشی از سیل یا طوفان آب می‌پردازد. شاعر از بین رفتن خانه‌ها، پراکندگی اجزای زندگی و تبدیل همه چیز به اشک و خرابی سخن می‌گوید. در پایان، به مدح نواب خان و مهارت کلیم در بیان این مصیبت اشاره می‌کند.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق غم و ویرانی، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی سنگین، مناسب درک نوجوانان و بزرگسالان است.

غزل شمارهٔ ۴۳

تا خانمان ما همه بر باد داده آب
مانند اشک از نظر ما فتاده آب

چیزیکه متصل بود امروز، اشک ماست
اجزای دهر را همه از هم گشاده آب

دیوار و در، فتاده چو مستان بهر طرف
کردست در نهاد جهان کار باده آب

جز خانه حباب دگر منزلی نماند
تا روی در خرابی عالم نهاده آب

چون آفتاب سرزده آید بخانه ها
مانند فرش در همه منزل فتاده آب

دایم ز آب مدحت نواب خان تر است
کس چون کلیم تیغ زبان را نداده آب
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.