هوش مصنوعی:
این متن بیانگر احساسات عمیق شاعر دربارهی غم، اندوه، شکست عاطفی و تنهایی است. شاعر از بیاعتنایی دیگران، طبیعت وحشی خود و رهایی اراده سخن میگوید. همچنین، اشارهای به عشق و تأثیر آن بر جان دارد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار بوده و ممکن است برای آنان سنگین باشد. همچنین، برخی مفاهیم مانند شکست عاطفی و تنهایی نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۸۲
از من غبار بسکه بدلها نشسته است
بر روی عکس من در آئینه بسته است
اندیشه ای زتیر و کمان شکسته نیست
زآهم نترسد آنکه دلم را شکسته است
خوار است آنکه تا همه جا همرهی کند
نقش قدم بخاک ازین رو نشسته است
روشندلان فریفته رنگ و بو نیند
آئینه دل بهیچ جمالی نبسته است
وحشی طبیعتم، گنه از جانب منست
نامم اگر ز خاطر احباب جسته است
بر توسن اراده خود کس سوار نیست
در دست اختیار عنان گسسته است
کار کلیم بسکه ز عشقت بجان رسید
ناصح بآب دیده ازو دست شسته است
بر روی عکس من در آئینه بسته است
اندیشه ای زتیر و کمان شکسته نیست
زآهم نترسد آنکه دلم را شکسته است
خوار است آنکه تا همه جا همرهی کند
نقش قدم بخاک ازین رو نشسته است
روشندلان فریفته رنگ و بو نیند
آئینه دل بهیچ جمالی نبسته است
وحشی طبیعتم، گنه از جانب منست
نامم اگر ز خاطر احباب جسته است
بر توسن اراده خود کس سوار نیست
در دست اختیار عنان گسسته است
کار کلیم بسکه ز عشقت بجان رسید
ناصح بآب دیده ازو دست شسته است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.