هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق نافرجام، رنج و ناامیدی سخن می‌گوید. شاعر از زخم‌های عشق، سوختن و بیقراری می‌گوید و اشاره می‌کند که حتی در روشنایی شمع معشوق، آرامش ندارد. این شعر حالتی غمگین و پر از درد دارد و به ناکامی‌های عاشقانه می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مضامین عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، لحن غمگین و اشاره به رنج و ناامیدی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۵

زین چمن عاشق ز نخل عیش هرگز برنداشت
غیر زخم خونچکان هرگز گلی بر سر نداشت

عاقبت مکتوب ما را سوی او پروانه برد
تاب سوز نامه ام بال و پر دیگر نداشت

بیقراری بین که بعد از سوختن همچون سپند
یکنفس خاکسترم جا بر سر اخگر نداشت

شب که از شمع جمالش دیده ام روشن شود
مردمک در دیده من قدر خاکستر نداشت

هرگز از دوران کلیم خسته آسایش ندید
در دلش صد خار بود، ار خار در بستر نداشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.