هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد و رنج، عشق و اندوه، و شرایط سخت زندگی سخن می‌گوید. شاعر از اشک‌های خونین، زخم‌های عمیق، و رنج‌های روحی خود می‌گوید و به عشق و اسارت دل اشاره می‌کند. همچنین، از ناامیدی و درماندگی در زندگی و بار سنگین غم بر دوش خود صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم مانند 'اشک خونین' و 'زخم‌های عمیق' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۰

دلم با چشم تر یکرنگ از آنست
که پای اشک خونین در میانست

بآب تیغ او نازم که در خاک
همان خونابه زخمش روانست

چه طفلست اینکه گاه مشق بیداد
خطش زخمست و لوحش استخوانست

جهد از خاک ما فواره خون
همین شمع مزار کشتگانست

پر و بالم ز سنگ سردمهران
زهم پاشیده تر از آشیانست

زبان و دل یکی گر دست در عشق
جرس را ناله پرتأثیر از آنست

زگریه دامن ما گرچه دریاست
ولی آلوده دامانی همانست

درین وادی منم درمانده، ورنه
بمنزل رفته گر ریگ روانست

ز بس در زیر بار لخت دل رفت
نگه بر دیده ام بار گرانست

اسیر تست دل ور خاک گردد
غبار طره عنبر فشانست

کلیم از هند دلگیری ندارد
پس از الفت قفس هم آشیانست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.