هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از مضامینی مانند عشق، جدایی، جنون، عقل، و مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی استفاده میکند. شاعر از تشبیهات و استعارههای زیبا مانند غنچه، یوسف، چاه، آینه، و شراب کهن برای بیان احساسات و اندیشههای خود بهره برده است.
رده سنی:
18+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، برخی از استعارهها و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده و نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۱۹
حالت از تنگی جا غنچه بکنج دهنست
چکند، ساخته با گوشه خود بیوطنست
پستی پایه چو غواص شگونست مرا
پر ز یوسف بود آن چاه که در راه منست
چند در خانه اش آتش فتد از پرتو تو
زین ستم آینه در فکر جلای وطنست
از جنونم بسوی عقل دلالت مکنید
گمشدن بهتر از آن ره که درو راهزنست
روز محشر که نشانها زشهیدان طلبند
کشته تیغ تو آنست که خونین کفنست
بکر معنی را، مشاطه سخن فهمانند
ناخن دخل بجا شانه زلف سخنست
حسن و عشق از همشان نیست جدائی هرگز
آنقدر هست که آن یوسف و این پیرهنست
جز نمک باری در قافله اشکم نیست
دیده ام تاجر کان نمک آن دهنست
گرمی آخر شده در فکر باش کلیم
سخن تازه مگر کم ز شراب کهنست
چکند، ساخته با گوشه خود بیوطنست
پستی پایه چو غواص شگونست مرا
پر ز یوسف بود آن چاه که در راه منست
چند در خانه اش آتش فتد از پرتو تو
زین ستم آینه در فکر جلای وطنست
از جنونم بسوی عقل دلالت مکنید
گمشدن بهتر از آن ره که درو راهزنست
روز محشر که نشانها زشهیدان طلبند
کشته تیغ تو آنست که خونین کفنست
بکر معنی را، مشاطه سخن فهمانند
ناخن دخل بجا شانه زلف سخنست
حسن و عشق از همشان نیست جدائی هرگز
آنقدر هست که آن یوسف و این پیرهنست
جز نمک باری در قافله اشکم نیست
دیده ام تاجر کان نمک آن دهنست
گرمی آخر شده در فکر باش کلیم
سخن تازه مگر کم ز شراب کهنست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.