هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از مفاهیمی مانند تقدیر، اختیار، عشق، وفاداری و رنجهای عاشقانه سخن میگوید. شاعر از ناسازگاری طالع، رها کردن اختیار مانند شمع در باد، و ضرورت سازش با شرایط موجود میگوید. همچنین به عشق و وفاداری اشاره میکند که مانند حنا بر دل نشسته و رنگ نمیبازد. در نهایت، از سختیهای راه و اشتیاق به معشوق صحبت میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین ممکن است برخی از اشارات فلسفی و عرفانی برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۱۲۲
دل کار خود به طالع ناساز واگذاشت
شمع اختیار خویش به باد صبا گذاشت
با ماندگان بساز که کفر طریقتست
رهرو اگر نشان قدم را بجا گذاشت
گل را شکفته در چمن دهر کس ندید
تا غنچه خنده را به لب یار وا گذاشت
خونم ز بس سرشته مهر و وفا شدست
رنگش نرفت آنکه به دست این حنا گذاشت
نفس پیش چو خامه سیه شد ز دود دل
سرگرم اشتیاق تو هر جا که پا گذاشت
از هر کرانه برق بلا در وزیدنست
باید کلیم بخت سیه را به ما گذاشت
شمع اختیار خویش به باد صبا گذاشت
با ماندگان بساز که کفر طریقتست
رهرو اگر نشان قدم را بجا گذاشت
گل را شکفته در چمن دهر کس ندید
تا غنچه خنده را به لب یار وا گذاشت
خونم ز بس سرشته مهر و وفا شدست
رنگش نرفت آنکه به دست این حنا گذاشت
نفس پیش چو خامه سیه شد ز دود دل
سرگرم اشتیاق تو هر جا که پا گذاشت
از هر کرانه برق بلا در وزیدنست
باید کلیم بخت سیه را به ما گذاشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.