هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و غمگین، از عشق و جدایی سخن میگوید. شاعر از درد فراق و اشکهای بیپایان مینالد و از تأثیر عمیق عشق بر زندگی خود میگوید. تصاویری مانند گل خورشید، آئینه دل، شمع و اشک سفید، بر زیبایی و غم شعر افزودهاند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عاشقانه و غمگین، نیاز به درک و تجربه عاطفی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان بیشتر دیده میشود. همچنین، برخی از تصاویر و استعارهها ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۲۵
امشب گل خورشید بدامان نگاهست
آئینه دل روشن از آن چشم سیاهست
زنهار مکرر نشوی در نظر خلق
انگشت نما مانده همین اول ماهست
پامال حوادث نتوانم که نباشم
چون نقش قدم خانه من بر سر راهست
یکچشم زدن زو نتوانست جدا شد
گوئی نگهش عاشق آن چشم سیاهست
چون شعله شمعم نگسسته است زهم آه
بر راستی این سخنم شمع گواهست
در چشم ترم لخت جگر بار گشودست
هر جا که سرچشمه بود قافله گاهست
از سوز جگر بهره نداریم وگرنه
تأثیر قبائیست که بر قامت آهست
گردیده سفید است کلیم از اثر اشک
در مرگ اثر جامه آهم چه سیاهست
آئینه دل روشن از آن چشم سیاهست
زنهار مکرر نشوی در نظر خلق
انگشت نما مانده همین اول ماهست
پامال حوادث نتوانم که نباشم
چون نقش قدم خانه من بر سر راهست
یکچشم زدن زو نتوانست جدا شد
گوئی نگهش عاشق آن چشم سیاهست
چون شعله شمعم نگسسته است زهم آه
بر راستی این سخنم شمع گواهست
در چشم ترم لخت جگر بار گشودست
هر جا که سرچشمه بود قافله گاهست
از سوز جگر بهره نداریم وگرنه
تأثیر قبائیست که بر قامت آهست
گردیده سفید است کلیم از اثر اشک
در مرگ اثر جامه آهم چه سیاهست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.