هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با بهره‌گیری از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا، به توصیف عشق و وفاداری می‌پردازد. شاعر از یوسف و زلیخا، گل و خار، شمع و باد، و دیگر نمادها برای بیان احساسات عمیق خود استفاده می‌کند. در پایان، شعر به موضوع شهیدان و وفاداری به راه آنان می‌پردازد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم نمادین ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۵۹

دل یوسف نژادان یوسف چاه زنخدانت
گریبان چاک می روید گل از شوق گریبانت

سپاه غمزه ات را در هزیمت فتح می باشد
شکست افتاد در دلها چو برگردید مژگانت

حریف دادخواهان نیستی بیداد کمتر کن
چو گل بر میفروزی گر بگیرد خار دامانت

زچاک زخم صدجا می گشایم در بروی او
زند گر بر دل حلقه زلف پریشانت

چنان خواهم بمستی کام از لعل لبت گیرم
که گردی از نمک باقی نماند در نمکدانت

باین ضعفی که نتوانم به بیهوشی زخود رفتن
توانم رفت چون پروانه هر ساعت بقربانت

تمام از پای تا سر مهربانی و وفائی تو
بزخم صید مرهم می گذارد آب پیکانت

مگر بادی بقصد کشتن شمع مزار آید
وگرنه کیست کاید بر سر خاک شهیدانت

کلیم آنروز سردار وفاکیشان ترا دانم
که در راه وفای او نه سر مانده نه سامانت
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.